برچسب : نویسنده : 3ekonjo بازدید : 27
سپیده ی خبر از خودت بهم بده کجایی؟ تراوشات ذهنی یک دیوانه...
برچسب : نویسنده : 3ekonjo بازدید : 61
الان یک هفته اس رفتم خونه جدید
آغاز زندگی متفاوت
تا الان که خیلی خوب نبوده اما ی چیزی هت به اسم عادت که خیلی میتونه همه چیزو به طرز وحشتناکی روزمره کنه
ایشالا خوبیاش خیلی بیشتر و بهتر از نگرانیاش باشه
تراوشات ذهنی یک دیوانه...برچسب : نویسنده : 3ekonjo بازدید : 228
برچسب : نویسنده : 3ekonjo بازدید : 168
سالهاست از خود رفته ام بی آنکه کسی نبودنم را حس کند
سالهاست با خودم غریبه ام و در انتظار پایان...
تهران 1398
برچسب : نویسنده : 3ekonjo بازدید : 211
مثل یک آدم سرما خورده که مزه غذا را نمیفهمد
از الان تا همیشه هیچ چیز برای من طعم ندارد
نه تلاش... نه امید... نه زندگی
نه تو...
پ.ن: امروز خیره در چشمان امید دیدم که اعتقاد به عقیده کاهی است میان گرد باد.
هیچ جای علاقه قابل اعتماد نیست وهیچ التزامی به مهربانی نیست
تراوشات ذهنی یک دیوانه...
برچسب : نویسنده : 3ekonjo بازدید : 153
نوعی بی خیالی هست که معمولا بعد از انتظار
کشیدن های طولانی پیش می آید...
بعد از مدتها تلاش کردن
دویدن و به در و دیوار زدن
بعد از مدتها خواستن بی نتیجه!
یکدفعه احساس می کنی خسته ای،
بریده ای، دیگر توانش را نداری و هیچ چیز برایت مهم نیست...
به اینجا که میرسی فقط دلت میخواهد تماشا کنی
برایت فرقی نمیکند رسیدن یا نرسیدن...
آمدن یا نیامدن، ماندن یا رفتن...
به اینجا که میرسی
نه دلتنگ می شوی نه دلخوش...
می گویی بی خیال!
و این بی خیالی غمگین ترین حس دنیاست...
برچسب : نویسنده : 3ekonjo بازدید : 144
تکیه دادم به خاطراتی که
شادِ آن چشم های غمگین بود
مثل سیگار نصفه افتادم
در جهانی که پمپ بنزین بود
سوز یک آه، بین مرگ و مرگ
تمام زندگی من این بود
برچسب : نویسنده : 3ekonjo بازدید : 212